Mohsen Nakhaei

Master's Student in the Field of Health, Safety and Environmental Management / Shahid Sadoughi University of Medical Sciences, Yazd, Iran
نداریم حاجی

نداریم حاجی

محسن نخعی
محسن نخعی پنجشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۵۹ ق.ظ

نداریم حاجی

ماسک زده،

عرق از پیشانیش جاری است،

چشمانش غضبناک خیره به دستان مشاور املاکی که مشغول گشتن فایل اجاره است.

نداریم حاجی با این قیمت،

جواب شنید،

ناگهان حرص و‌ طمع صاحب خانه،

بغض همسر،

در چشمانش  عریان گشت،

سیگاری روشن کرد،

پوک‌ زدن های عمیق نشان‌ از  چیزی عمیق تر می داد،

غرور مردی که دست به دامان دود سیگار می شد.

لابد در ذهن اش تکرار می کند

«چرا من؟»

ایسم ها

ایسم ها

محسن نخعی
محسن نخعی چهارشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۰۵ ق.ظ

ایسم ها

ایسم ها،مکاتب هنری و فلسفی هرکدام دارای تاریخ و مانیفست فکری و نظری هستند،

بخشی از روند رویش یک سبک،دارای تاریخ و تکامل از نقطه شروع تا اوج آن مکتب می باشد.

اینکه غلامرضا با قلدری،عکس ،قطعه موسیقی، و هر شعرنامربوطی را می خواهد در سبکی فرو کند،امری عبث و احمقانه است،

شاید کوچکترین کار برای فُرم بخشی، محتوا و سپس رِفُرم،مطالعه بخشی از تاریخ و‌جریان رشد مکتبی خاص باشد،

و کمی صبوری، اینکه یک شبه با سر در فلان ایسم فرود می آیی از تو یک گدای منزوی و دُ گم اندیش ،

که دچار توهمی خودشیفته وارشده و معتقد به اینکه «دیگرانی هنر من را درک نمیکنند» می سازد.

از هر سوژه ای ایرانیزه ساختن و بعدترها گالری هنری زدن و آلبوم ساختن،

تنها بی هویتی تورا نمایان می کند با همین فرمول بسیار انسان هایی که در خیال خود احساس شخص خاصی بودن دارند،شکل می گیرد،

خنده دار اینکه چطور با این همه نقاش و عکاس، فَشِن دیزاین، نویسنده، هنوز اندر خم یک کوچه ایم؟

سانسور

در سالیان گذشته سانسور از طریق مسدود کردن جریان اطلاعات به اجرا در می‌آمد.

در قرن حاضر اما،

از طریق غوطه‌ور کردن انسان‌ها در سیلاب اطلاعات بی‌اهمیت و نامربوط عملی می‌شود.

اینکه درگیر صدف بیوتی هستیم و یا لایو احلام و آقامیری و فلان هرزه مجازی که استوری اش را با لبخندی خودشیفته در اینستاگرام پست میکند،

سهمی از  ویژگی دیگر ابتذال را در ما فراخوانی می کند،

اینکه میل برای تفکر نداریم زیرا تفکر به شدت کار دشواری است،

ابتذال می آید که یک شابلون از قبل آماده شده بدهد تا از تبلیغ یک بلاگر،که اهمیتی برای او و کسب و کارش نداریم از پنکیک حاج مصطفی تا مداد چشم لیدی گاگا  و یا غذا خوردن یک احمق دله حمایت کنیم،

حمایت می کنیم تا استوری 90 میلیونی بگذارد و نگاه خود ساخته بودن به خود بگیرد،

درحالی که گیر وام ازدواج ده میلیونی هستیم،

حمایت می کنیم تا از قافله عقب نمانیم،

بت سازی و دیکتاتور سازی و خود سانسوری در ذهن هر یک از ما سنت دیرینه دارد.

محسن نخعی
محسن نخعی دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۳:۳۹ ق.ظ

صمیمیت با آدم های بی کیفیت

صمیمیت با آدم های بی کیفیت،

مانند دویدن بر روی تردمیل است،

حضورشان مانند وزنه ای به پاهایت است ،

تو می دوی اما فقط خسته میشوی،

بی هیچ رسیدنی،

آخر هم با کلمه ای تورا ترک می کنند

«می خواستی نکنی»

محسن نخعی
محسن نخعی دوشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۰۴ ق.ظ

نباید اصرار کرد

(رفتن)

بخشی از عشق است

و گاهی تنها راه آرامش،

فاصله گرفتن.

اصرار برای ماندن در هر بخشی از زندگی،

آدم‌ها را تا سر حد انحلال تقلیل می‌دهد،

نباید اصرار کرد،

گاهی سکوت زیباتر از دیالوگ به هر چیزی معنا می‌بخشد.

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۱۸ ب.ظ

ذکر ایام هفته

ذکر ایام هفته:

‏زندگی میزان زیادی در مورد واقعیت هاست.

‏دنیا به من و شما، بدهکار نیست.

‏اگه خوشبختی را پیدا کردی، سوال پیچش نکن.

‏دلتنگی و غم بخشی از رفتن هستند، با دلتنگی لاس نزنیم.

‏اشتباهی که دو بار تکرار شود، یک تصمیم است.

‏هرگز با گذشته لاس نزن.

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۰۸ ب.ظ
تقلا کردن برای یک ادم احمق

تقلا کردن برای یک ادم احمق

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۰، ۰۹:۱۷ ب.ظ

تقلا کردن برای یک ادم احمق

تقلا برای نگه داشتن یک آدم احمق، از تو انسانی مفلوک می سازد،

پس از هر تقلا یاد خواهی گرفت که تکه ای از خودت را در جایی از گذشته قربانی ایثار کرده ای،

مثل برگ ریزان پاییز بی سرانجام هر تکه از احساس ات را وقف کرده ای.

ترس از رهایی از تو برده ای مطیع می سازد،

ناگزیر تن به فرسایش (تقدیر) می دهی بی آنکه پا در آن سوی دیوار ترس بگذاری.

کراش زدن

کراش زدن

محسن نخعی
محسن نخعی چهارشنبه, ۲۵ فروردين ۱۴۰۰، ۱۲:۴۳ ق.ظ

کراش زدن

کِراش زدن، پدیده ای مختص به روابط نیست تمام زندگی را مشغول کراش زدن به موقعیت هایمان هستیم،

درمانده و بی‌جسارت،

بامزه بودن زندگی اینکه دیر یا زود تمام می شود،

پس‌ حرف دلت را بی حاشیه بزن،

مستقیم و‌ بی پروا رو به جلو حرکت کن،

کراش متعلق به آدم های ترسو است،

نگذار ترس از نه شنیدن تمام زندگی ات را دچار کند،

انسان مفلوک به دنبال نشدن هاست،

چون در نشدن ها لذت توام با شکست وجود دارد.

مدیریت امور مردم؛یک فرآیند می طلبد

به حدی بدیهی‌ست که نمی‌دانم چه عرض کنم. تعطیل کردن کشور، و بیکار کردن میلیون‌ها انسان که در این شرایط رزق معاش خود را روز به روز و با مشقت و سختی تأمین می‌کنند یک دکمه یا دستور نیست که ابلاغ شود و تمام.

خب اگر این‌طور است، دستور بدهید کرونا برود یا دستور بدهید معاش مردم مرتفع بشود. دکمه‌اش را بفشارید.

مدیریت امور مردم دکمه‌ای و دستوری نیست. یک فرایند می طلبد.

محسن نخعی
محسن نخعی يكشنبه, ۲۲ فروردين ۱۴۰۰، ۰۷:۴۲ ق.ظ

اعتیاد به ایثار

انسان هایی هم هستند که معتاد به ایثارند.

کارشان شده در طول زندگی آدم‌های بی‌کیفیت و اسقاط را دور‌ خودشان جمع کنند.

سپس با از خود‌‌گذشتگی‌های احمقانه خودی نشان دهند، فِتیش ایثار و مهربانی باعث نشئگی‌اشان می‌شود.

در ایثار خلسه ای وجود دارد که این خرس های مهربان از نقاب‌ آن ‌ارتزاق می‌کنند، اینکه همیشه آن بخش‌ از خودشیفتگی شخصیت‌اشان را ارضا می‌کند.

هیچ‌ کس بهتر از خودشان هم از ویرانگی که آخر نصیب‌اشان می‌شود خبر ندارد.

همیشه بین مهربان بودن ایثارگر بودن و ‌حماقت مرز باریکی وجود دارد.

اینکه در عین بلاهت، از ناله زدن و مرام و ‌مسلک ساختن با آدم های بیمار و تباه فرهنگ می‌سازی، یک احمقی، یک انسان نامطلوب.

محسن نخعی
محسن نخعی جمعه, ۲۰ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۴۶ ب.ظ
قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ---- ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ ۲۴ ۲۵ بعدی